سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ترنم احساس
اینجا جایی است که اشعار خودم و یک سری از دوستان هم گذاشتم امیدوارم تمام کسایی که میایند و به وبلاگ سر میزنند از تمام صفحات بازدید کنند و تمام اشعار و دلنوشته ها را مطالعه بفرمایند.
قالب وبلاگ

دریایی
یک روز بلند آفتابی
در آبی بیکران دریا
امواج تورا به من رساندند
امواج تورا نه بار تنها
چشمان تو رنگ آب بودند
آن دم که تورا در آب دیدم
در غربت آن جهان بی شکل
گویی که تورا بخواب دیدم
از تو تا من سکوت و حیرت
از من تا تو نگاه و تردید


ما را می خواند مرغی از دور
می خواند به باغ سبز خورشید
در ما تب تند بوسه می سوخت
ما تشنه خون شور بودیم
در زورق آب های لرزان
بازیچه عطر و نور بودیم
می زد ، می زد درون دریا
از دلهره فرو کشیدن
امواج ، امواج نا شکیبا
در طغیان بهم رسیدن
دستانت را دراز کردی
چون جریان های بی سرانجام
لب هایت با سلام بوسه
ویران گشتند …
یک لحظه تمام آسمان را
در هاله ای از بلور دیدم
خود را و تو را و زندگی را
در دایره های نور دیدم
گویی که نسیم داغ دوزخ
پیچیده میان گیسوانم
چون قطره ای از طلای سوزان
عشق تو چکید بر لبانم
آنگاه ز دوردست دریا
امواج بسوی ما خزیدند
بی آنکه مرا به خویش آرند
آرام تو را فرو کشیدند
پنداشتم آن زمان که عطری
باز از گل خواب ها تراوید
یا دست خیال من تنت را
از مرمر آب ها تراشید
پنداشتم آن زمان که رازیست
در زاری و های های دریا
شاید که مرا به خویش می خواند
در غربت خود ، خدای دریا






[ شنبه 93/1/30 ] [ 12:30 عصر ] [ ایناز ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب
آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 8
بازدید دیروز: 155
کل بازدیدها: 141549